قوله تعالى: و إذْ قال الله خدا خواهد گفت فردا در قیامت، یا عیسى ابْن مرْیم أ أنْت قلْت للناس تو گفتى مردمان را، اتخذونی و أمی إلهیْن منْ دون الله مرا که عیسى‏ام و مادرم را مریم هر دو خدایان دانید و بخدایى گیرید فرود از الله، قال سبْحانک عیسى گوید پاکى و بى‏عیبى ترا، ما یکون لی أنْ أقول نبود مرا و نسزد که گویم ما لیْس لی بحق آنچه مرا نیامد و نه سزاست، إنْ کنْت قلْته اگر چنانست که گفتم فقدْ علمْته تو خود دانسته‏اى. تعْلم ما فی نفْسی تو دانى که در نفس من چیست و لا أعْلم ما فی نفْسک و من ندانم که در نفس تو چیست، إنک أنْت علام الْغیوب (۱۱۶) تو آنى که خداوند غیب دانى.


ما قلْت لهمْ نگفتم این ترسایان را إلا ما أمرْتنی به مگر آنچه تو فرمودى مرا که گوى، أن اعْبدوا الله ربی و ربکمْ گفتم الله را پرستید خداوند من و خداوند شما، و کنْت علیْهمْ شهیدا و من گواه بودم بر ایشان، ما دمْت فیهمْ تا در میان ایشان بودم، فلما توفیْتنی چون روزى از زمین من سپرى کردى، کنْت أنْت الرقیب علیْهمْ دیدبان بر ایشان تو بودى، و أنْت على‏ کل شیْ‏ء شهید (۱۱۷) و تو بر همه چیز گواهى.


إنْ تعذبْهمْ اگر عذاب کنى ایشان را فإنهمْ عبادک ایشان رهیگان تواند و إنْ تغْفرْ لهمْ و اگر بیامرزى ایشان را، فإنک أنْت الْعزیز الْحکیم (۱۱۸) تو آنى که تویى تواناى دانا.


قال الله خداى گوید عز و جل: هذا یوْم امروز آن روز است، ینْفع الصادقین صدْقهمْ که ایشان که در دنیا راست گفتند آن راستگویى ایشان را سود دارد، لهمْ جنات ایشانراست بهشتهایى تجْری منْ تحْتها الْأنْهار میرود زیر درختان آن جویها خالدین فیها أبدا جاویدشان جایى آن، رضی الله عنْهمْ خشنود شد خداى از ایشان، و رضوا عنْه و ایشان خشنود شدند از خداى، ذلک الْفوْز الْعظیم (۱۱۹) آنست رستگارى و پیروزى بزرگوار.


لله ملْک السماوات و الْأرْض خدایراست پادشاهى آسمانها و زمینها و ما فیهن و هر چه در آن چهارده طبق، و هو على‏ کل شیْ‏ء قدیر (۱۲۰) و او بر همه چیز قادر و توانا.